بدون عنوان
سلام سلام سلامممممممممم صد تا سلام به دخملم عسل طلام و جیگر طلام من و بابا عااااااااااشقتیم عسلی جونم و همیشه همیشه در کنارت
الهی قربونت برم عزیز خوش اخلاق و خوش خنده خودم
بمیرم برات صبح بعد اینکه بابا تو خواب بهت شیر داد من بیدار شدم و بابا گفت بیدارش کنم بریم واکسن بزنیم و گفتم آره
تو خواب صدات زد و ماساژت داد و تو هم چشات گرد کردی و خندیدی البته همیشه میخندی بیدارت میکنیم یا بیدار میشی ولی امروز دلمون سوخت برات گفتیم خبر نداری که امروز واکسن میخوری
خلاصه خانوم خانوما امروز واکسن زدی
وزن:7/800 قد:70 دور سر:42
البته واسه دکتر دقیق تره حالا شنبه میریم ایشالا
خدا رو شکر امروز مثل دفعه های قبل بعد واکسن خیلی گریه نکردی و اومدیم خونه خوابیدی و بعد بیدار شدی و شیر خوردی و الانم خوابیدی
تب هم نداشتی خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا کنه که نه تب کنی و نه درد داشته باشی الهی آآآآمین
امروز دیگه تنبلی رو گذاشتم کنار ومیخوام عکس لباسای عیدت رو بزارم
عززززززززززززیز دل مامان اولین عید با تو بودن چه صفایی داره و یجور دیگه هست و با همه عیدامون فرق میکنه و 9 روز بیشتر نمونده
مبااااااااااااااااااااارکت باشه ایشالا به شادی و سلامتی تنت کنی عزیز دلمممممممم
این کفش و مامانی گیتی برات خریده مممنوووووووووون
این کفشم خاله هدیه ممنوووووون